عمار یاسر
عمّار بن یاسر (نام کامل: عمار بن یاسر بن عامر بن مالک) ملقب به ابوالیقظان، از صحابیون محمد پیامبر اسلام و بعدها از طرفداران علی بن ابی طالب گردید.[1]
محتویات
دوران کودکی و جوانی
پدرش یاسر، غلام ابو حذیفه مخزومی بود که با زنی به نام سمیه که قبلا کنیز ابوحذیفه بود و آزاد شده بود، ازدواج کرد و خانواده عمار با ابوحذیفه زندگی می کردند. خانواده عمار از اولین مسلمانان بودند و شکنجه های زیادی در این راه متحمل شدند. عمار در نتیجه با گروهی به حبشه مهاجرت کرد و پس از هجرت محمد به مدینه، به مدینه آمد.[1]
عمار تقریبا در تمامی غزوات محمد حضور داشت و در بدر و احد برای وی جنگید. در هنگام بستن پیمان برادری بین مهاجرین و انصار توسط محمد (مواخات)، وی برادر دینی حذیفه بن یمان گردید.[1]
موضع عمار در جانشینی محمد
دانشنامه ایرانیکا می نویسد عمار از مهاجرینی بود که به همراه زبیر، طلحه، عباس بن عبدالمطلب، مقداد، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، علی بن ابی طالب را وارث مشروع محمد میدانستند.[2]
دوران خلافت ابوبکر و عمر
در دوران ابوبکر، عمار در جنگ یمامه حضور داشت و یکی از گوشهایش را در این جنگ از دست داد. در زمان عمر بن خطاب در سال 21 هجری/641 میلادی، وی به امارت دار کوفه منصوب شد. در این مقام، عمار در فتح خوزستان شرکت کرد.[1]
دوران خلافت عثمان
در هنگامی که علی با شورشیانی که به مدینه آمده بودند مذاکره کرد و آنان را راضی کرد که برگردند، عثمان شهادت داد که از این پس، از مروان بن حکم و بنی امیه روی گردانده و از علی حرفشنوی کرده و دستور داد که دیگر انصار و مهاجرین به علی بپیوندند. او همچنین از عمار بن یاسر خواست که به این گروه بپیوندد ولی عمار این پیشنهاد را ردکرد.[3]
دوران خلافت علی بن ابی طالب
علقمه بن وقاص لیثی کنانی از مشاوران نزدیک طلحه، روایت میکند که تلاشهای بیثمری برای تشکیل یک شورا از میان اصحاب برجسته قریش در مورد بحث بر سر تعیین خلیفه آتی وجود داشتهاست. علقمه جلسهای در خانه مخرمه بن نوفل تشکیل میدهد. ابوجهم بن حذیفه در آن مجلس گفت که کسی که ما با او بیعت میکنیم باید قصاص خون عثمان را پیگیری کند. عمار بن یاسر در آن جلسه حضور داشت و با این موضوع مخالفت کرد. ابوجهم به او میگوید که چه طور برای شلاقهایی که خوردی قصاص میطلبی اما برای خون عثمان نه؟ و جلسه به هم میخورد. از دیگر مشارکت کنندگان در جلسه نامی برده نشده، ولی حضور ابوجهم این احتمال را در ذهن میآورد که طلحه در آنجا حضور داشته ولی حضور علی در آنجا نامحتمل است. ویلفرد مادلونگ مینویسد عمار احتمالا میخواسته که مانع از انتخاب طلحه گردد.[4]
عمار از اولین شیعیان علی بود. از سال 35 هجری/656 میلادی به بعد، علی روی وی حساب ویژه ای باز کرد. عمار قبل از جنگ جمل، او به کوفه رفته و موفق شد سپاهیانی از کوفه را به علی ملحق کند. عمار از جمله کسانی بود که پس از اتمام این جنگ، عایشه را به بصره بردند و مراقب وی بودند.[1]
عمار در سال 37 هجری/657 میلادی در جنگ صفین و در سن کهولت کشته شد. چندین قرن بعد، مزار وی در صفین مشخص گردید.[1]
ویژگی های عمار
عمار دانش بسیار خوبی از روایات منسوب به محمد داشته است و شهرتش در زمینه را مدیون تقوا و اخلاصش در دین اسلام است. دانشنامه اسلام بر این باور است که در سالهای بعد، نویسندگانی که دشمنان بنی امیه بودند، با ساختن حدیثهایی به نفع وی و با ذکر این که آیاتی از قرآن در مورد وی نازل شده، سعی در تکریم او داشتند، یک پیش گویی مشهور در مورد عمار که به محمد نسبت داده می شود، این است که عمار را گروهی شورشی می کشند که جایشان در جهنم است.[1]
فرزندان
عمار یک پسر به نام محمد داشت که وی نیز در علم حدیث دانش فراوان داشت و یک دختر به نام ام حکم داشت.[1]
پانویس
↑ پرش به بالا به: 1?0 1?1 1?2 1?3 1?4 1?5 1?6 1?7 Rec
...