سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبلاگ عمّارییون وفاطمییون

واژه «اربعین‏» در متون دینى و مجموعه‏هاى حدیثى از ارزش والایى برخوردار است . آثار حفظ چهل حدیث، اخلاص عمل در چهل روز و دعاى عهد در چهل صبح، کمال عقل در چهل سالگى، دعا براى چهل مؤمن، شهادت چهل مؤمن براى میت، برگزارى عبادت در چهل شب چهارشنبه براى دیدار حضرت ولى عصر علیه السلام، و بعثت غالب انبیاء در چهل سالگى، از جمله مواردى است که ارزش و جایگاه این اصطلاح اسلامى و عرفانى را مشخص مى‏سازد .

«اربعین‏» از اصطلاحات رایجى است که در متون اسلامى کاربرد زیادى دارد، مثلا در برخى از روایات به عنوان نماد کمال، حدى براى تصفیه باطن و ... قلمداد شده است .

اربعین در قرآن :

در برخى از آیات قرآن به واژه «اربعین‏» اشاره شده است، مثل: فرازى از قصه حضرت موسى علیه السلام که مى‏فرماید: « و اذ واعدنا موسى اربعین لیلة‏» (31)؛ «[ به یاد آورید] آن هنگامى را که با موسى علیه السلام ( براى یافتن پیام هاى آسمانى) چهل شب وعده قرار گذاشتیم .»

نیز مى‏فرماید:« و واعدنا موسى ثلاثین لیلة و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیلة‏» (32)؛ « و ما با موسى سى شب وعده گذاشتیم، سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم . به این ترتیب، میعاد پروردگارش با چهل شب تمام شد.»

قرآن کریم در مورد نافرمانى بنى‏اسرائیل از حضرت موسى علیه السلام و سرپیچى آنان از دستورات الهى و مجازات آن گروه از یهودیان با چهل سال سرگردانى، مى‏فرماید: « فانها محرمة علیهم اربعین سنة یتیهون فى الارض فلا تاس على القوم الفاسقین‏» (33) ؛ « این سرزمین مقدس تا چهل سال بر آنها ممنوع خواهد بود و آنان همواره در مدت چهل سال در این بیابان سرگردان هستند، پس تو درباره سرنوشت این جمعیت گناهکار ناراحت نباش!»

 چهل روز گریه بر امام حسین علیه السلام :

امام صادق علیه السلام در روایتى به بیان گریه موجودات عالم بر سالار شهیدان پرداخته، به زراره مى‏فرماید: « یا زرارة! ان السماء بکت على الحسین علیه السلام اربعین صباحا بالدم و ان الارض بکت اربعین صباحا بالسواد و ان الشمس بکت اربعین صباحا بالکسوف والحمرة ... و ان الملائکة بکت اربعین صباحا على الحسین علیه السلام (39)؛ اى زراره! آسمان چهل روز بر حسین علیه السلام خون گریه کرد و زمین چهل روز براى عزاى آن حضرت گریست ‏به تیره و تار شدن و خورشید با کسوف و سرخى خود چهل روز گریست ... و ملائکه الهى براى آن حضرت چهل روز گریستند .»

زیارت اربعین از نشانه‏هاى ایمان و تشیع  :  

امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: «علامات المؤمنین خمس: صلاة الاحدى والخمسین و زیارة الاربعین والتختم فى الیمین و تعفیرالجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم (38)؛ نشانه‏هاى مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است: خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر روز (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله)، زیارت اربعین امام حسین علیه السلام، داشتن انگشتر در دست راست، و ساییدن پیشانى به خاک، و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها .»  

   چهل روز گریه بر امام حسین علیه السلام:  

امام صادق علیه السلام در روایتى به بیان گریه موجودات عالم بر سالار شهیدان پرداخته، به زراره مى‏فرماید: « یا زرارة! ان السماء بکت على الحسین علیه السلام اربعین صباحا بالدم و ان الارض بکت اربعین صباحا بالسواد و ان الشمس بکت اربعین صباحا بالکسوف والحمرة ... و ان الملائکة بکت اربعین صباحا على الحسین علیه السلام (39)؛ اى زراره! آسمان چهل روز بر حسین علیه السلام خون گریه کرد و زمین چهل روز براى عزاى آن حضرت گریست ‏به تیره و تار شدن و خورشید با کسوف و سرخى خود چهل روز گریست ... و ملائکه الهى براى آن حضرت چهل روز گریستند .»  

فرازى از زیارت اربعین :

صفوان بن مهران جمال مى‏گوید: مولایم حضرت صادق علیه السلام زیارت اربعین را به من آموخت و فرمود: « در روز اربعین جدم حسین علیه السلام را این ‏چنین زیارت کن: السلام على ولى الله و حبیبه ...» در بخشى از آن زیارت که با مضامین عالى عرفانى و معنوى بیان شده است، چنین مى‏خوانیم:« و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة (40)؛ [خداوندا! من شهادت مى‏دهم که] حضرت حسین علیه السلام جان را در راه تو تقدیم کرد تا بندگان تو را از جهالت و بى‏خبرى رها سازد و از حیرت و سرگردانى و گمراهى نجات دهد .»  

بسم رب الحسین (علیه السلام)  :   

چهل روزاز حماسه جانگداز عاشورا گذشت . در چنین  روزی در سال 61 ه ق  پس از چهل روز از شهادت حضرت اباعبد الله الحسین (ع ) و یاران  باوفیشان کاروان  بازماندگان کربلا و  اهل بیت‏ پیامبر اکرم( ص )  وارد  کربلا  شدند  و  سرهاى مطهر شهیدان بویژه سر مقدس امام حسین (ع) را در کنار پیکرهاى مطهر  آنهادفن کردند .  جابر ابن عبد الله انصاری  در روز اربعین سال 61 هجرى، به عنواننخستین‏زیارت‏کننده مرقد شریف امام حسین(ع)، به کربلا آمد و به زیارت‏پرداخت. عطیهعوفى‏ مى‏گوید:من با جابر بن عبد الله انصارى به زیارت قبر حسین(ع) رفتم.وقتى بهکربلا رسیدیم، جابر نزدیک شط فرات رفت، غسل کرد.قطیفه‏اى به کمر بست و قطیفه‏اىدیگر بر دوش افکند. سپس کیسه‏اى‏که همراهش بود، گشود و از آن آرد سعد (ریشهخوشبوى کوفى)برون آورد و خود را خوشبو کرد. سپس به طرف مرقد شریف امام‏حسین(ع) حرکتکرد; در حالى که مشغول ذکر خدا بود، خود رانزدیک قبور رساند و گفت: مرا به قبرحسین(ع) برسان تا آن رالمس کنم. دستش را گرفتم و به قبر رساندم. هنگامى که دستشبه‏خاک مرقد حسین(ع) رسید، از شدت اندوه بیهوش شد و به روى قبرافتاد. من بر وى آبپاشیدم. وقتى به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین!یاحسین! یاحسین! سپس گفت: حبیب لایجیب حبیبه‏ آیا دوست‏جواب دوستش را نمى‏دهد؟! بعد گفت: چگونه جواب دهى که خونازرگهاى گلویت‏بر سینه و شانه‏ات فرو ریخته و میان سر و بدنت جدایى‏افتاده است! منگواهى مى‏دهم تو فرزند بهترین پیامبران و سرورمؤمنان و اسوه تقوا و پرهیزکارى وزاده هادیان و رهبران، وپنجمین تن از اصحاب کسا، فرزند بزرگترین نقبا(علی ع ) وفرزندسرور زنانى. چرا چنین نباشى که دست‏سید المرسلین تو را پروراند، دردامن‏پرهیزکارى بودى از پستان ایمان شیر خوردى، با اسلام از شیر بازگرفته‏شدى و درزندگى و هنگام مرگ پاک بودى. قلب مؤمنان، از فراقت‏سوخت. آنها شک ندارند که توزنده‏اى، سلام‏و خشنودى خدا بر تو باد. گواهى مى‏دهم داستان تو مانند جریان‏شهادتحضرت یحیى بن زکریا بود. (که طاغوت زمان سر از پیکرش‏جدا کرد.) عطیه عوفى مى‏گوید: سپس جابر، به اطراف قبر امام‏حسین(ع) متوجه شد و سایر شهیدان کربلا را چنین زیارتکرد: درود و سلام بر شما ارواحى که در محور قبر امام حسین(ع) جاى‏گزیدید. و شترخود را در آستان او خوابانیدید. گواهى مى‏دهم‏شما نماز را به پا داشتید و زکات راادا کردید و امر به معروف‏و نهى از منکر انجام دادید و با منحرفان و ملحدانجنگیدید.شما خدا را عبادت کردید تا مرگتان فرا رسید. سوگند به خدایى‏که محمد(ص) رابه راستى فرستاد، ما با شما در آنچه بدان واردشدید، شریک بودیم. عطیه عوفى مى‏گوید: از او پرسیدم:ما چگونه در جهاد و پیکار آنها (شهیدان کربلا) شرکت داریم؟ مادر فرازو نشیب همراه آنها نبودیم و شمشیر نکشیدیم; ولى این‏شهیدان جانبازى کردند، بهگونه‏اى که سرهایشان از بدنشان جداشد و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه گشتند؟! جابر در پاسخ‏گفت: اى عطیه، از حبیب خود رسول خدا(ص) شنیدم که مى‏گفت: هر کس‏قومىرا دوست‏بدارد، با آنها محشور مى‏شود و هر کس عمل قومى رادوست‏بدارد، در آن عمل باآنها شریک است. سوگند به خداوندى که‏محمد(ص) را به راستى فرستاد، نیت من و اصحابمهمان نیت امام‏حسین(ع) و اصحاب اوست; نیتى که بر اساس آن به شهادت رسیدند              شهیدی چون حسین کربلا کو؟

بررسی مراثی امام حسین( ع )  :

شعر زبان فارسی زبانان است چنانکه هر عرب اهل حجاز هرگاه که زبان می گشاید به سجع سخن می گوید( نمونه آن نهج البلاغه امیرالمومنین و خطبه های حضرت زینب که نثر مصنوع است) هر ایرانی نیز در لایه های پنهان وجود خود با شعر می اندیشد، زندگی می کند، سخن می گوید و در نهایت می میرد. چند صدهزار بیت شعر از شاعران بلندآوازه ایران خودگویای این حقیقت است که شعر جزء جدایی ناپذیر زندگی فارسی زبانان است، در شادی و غم در عید و عزا در بیان فکر و اندیشه و همچنین در بیان اعتقادات دینی شعر همواره شاعران فارسی زبان را یاری داده است. زبان شعر زبانی پرتاثیر و بس شگفت است، با احساس شاعر در می آمیزد و توسن معانی برمی جهد و تا دورها آنجا که نثر را راهی بر آن نیست می تازد. مدح و منقبت و رثاء ائمه اطهار نیزدر کنار دیگر موضوعات شعر فارسی از سوی شعرا مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به فرارسیدن اربعین حسینی، بنا داریم که به مرثیه در شعر فارسی پرداخته و تاریخ ادبیات ایران را از این منظر مرور کنیم.

مرثیه در لغت به معنای" نوحه سرایی و گریستن بر مرده و ذکر محامد وی است" و صد البته بایستی رشته های محکمی از عشق و محبت میان شاعر مرثیه سرا و مرده و یا کشته ایی که بر او مرثیه می سرایند وجود داشته باشد. چرا که اساساً مرثیه زاده همین عشق است ، آنگاه که عاشقی در سوگ محبوب خود می سوزد مرثیه جانگداز زاده می شود. در تاریخ ادبیات فارسی مراثی امام حسین و خاندان مطهرش کم نیست و شایان توجه آن که بخش قابل توجهی از این مراثی توسط شاعران سنی مذهب سروده شده است. لازم به ذکر است که مذهب تشیع با آغاز سلسله صفویه در ایران گسترش یافته، به عنوان مذهب رسمی ایران شناخته شد. ولی پیش از آن به مدت یک هزاره مذهب غالب مردم ایران همانند دیگر بلاد اسلامی مذهب تسنن بود و تنها بعضی از شهرها و یا مناطق مانند سواحل جنوبی دریای خزر، شهرهای قم، کاشان، ری و ورامین بر مذهب تشیع بودند. از اینرو بزرگترین شاعران پارسی گو ، یا سنی مذهبند مانند سعدی و مولوی و یا در سنی یا شیعه بودند آنان جای شک است مانند حافظ. تعداد بسیار کمی از آنان مانند فردوسی مذهب تشیع داشته اند. به هر روی و با آنچه گفته شد اولین مراثی امام حسین(ع) توسط شعرای سنی مذهب سروده شده است. قصد آن نیست که از قدر و منزلت این مراثی بکاهیم چرا که امام حسین نواده پیامبر جان خویش و خاندانش را در راه اسلام نهاد و بدین ترتیب مرزهای میان فرق اسلامی را در هم شکست و در دل هر آزاده ایی جا گرفت.

 




...

طبقه بندی:
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/10/2 توسط حسین صمیمی فر | نظرات ()
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin
قالب وبلاگ