اربعین ، نگهبانى از خط خون
بسوز اى دل ، که امروز اربعین است ، عزاى پور ختم المرسلین است ، مرام شیعه در خون ریشه دارد، نگهبانى ز خط خون، چنین است .
حسین بن على سالار دین است. امام و رهبر اهل یقین است. قیام کربلایش تا قیامت سراسر درس، بهر مسلمین است .
حسین است آن که با حق همنشین است ، خدا را حجت و دین را امین است ، حسین است آن که در «خط شهادت» امام اولین و آخرین است.
حسین است آن که حق را جاودان کرد ، حسین است آن که باطل را عیان کرد ، حسین است آن که حکم دین بیان کرد ، حسین است آن که با قرآن، قرین است.
دلا ! کوى حسین، عرش زمین است ، مطاف و کعبه ی اهل یقین است. اگر جمع شهیدان، حلقه باشند حسین بن على، آن را نگین است .
افق، از خون پاکان لاله گون است. نهال دین حق ، محتاج خون است. براى یارى حق ، بهترین راه ، شهادت در ره قرآن و دین است .
شهادت ، زندگى در «لامکان» است. شهادت ، لطف حق ، لطفى نهان است. شهادت چون حیات جاودان است. میان مرگها ، زیباترین است .
اگر در کربلا، غم بىشمار است، اگر دلهاى شیعه داغدار است ، اگر چشمان مهدى (ع)اشکبار است، ز داغ آن «وداع آخرین» است .
پیام خون ، خطاب آتشین است.بقاى دین ، رهین اربعین است ، که تاریخ پر از خون و شهادت ، سراسر اربعین در اربعین است .
در آن دوران ِ شوم سلطه ی شب ، که مىدوزند از افشاگران لب ، جهاد حضرت سجاد و زینب بیان خطبههاى آتشین است.
زبان زینب، آن بانوى پر درد که هست آموزگار هر زن و مرد چنان در کوفه ، طوفانى به پا کرد که گویى خود، امیر المؤمنین است.
اسیران را چو بر محمل نشاندند ، تو گویى تیر غم بر دل نشاندند . گلى راچیده و در گِل نشاندند، «رقیه» آن گل شاداب دین است.
دیار شام، با غمها قرین است. قلوب شیعیان، زان غم حزین است. مزار زینب و قبر رقیه ، تجلیگاه عشق عارفین است.
شهیدان را، مکان، خلد برین است و عاشورا نبرد کفر و دین است ؛ به یاد کربلا دلها غمین است، دلا خون گریه کن، چون اربعین است.
...